با سلام و درود
این وبلاگ در روز های آینده از مباحث جامعه شناسی به تدریس های آموزشی در فضای مجازی تغییر کاربری خواهد داد
با سپاس پوریونس
زخودبیگانگی یا الیناسیون (به انگلیسی: Alienation) واژهای است که در لغت بهمعنای از دست دادن، یا قطع ارتباط با چیزی است. این واژه به طورخاص در دستنوشتههای اقتصادی-فلسفی 1844 مارکس بیان شد و از این طریق شهرت یافت. در این کتاب این اصطلاح برای انسانی بهکار رفتهاست که با طبیعت انسانی بیگانه شدهاست.
مارکس این اصطلاح را از دو واژه? هگلی Entäusserung و Entfremdung اخذ کردهاست. هگل این دو واژه را برای توصیف آگاهی ناخشنود در تمدن روم و قرون وسطای مسیحی بهکار بردهاست. مارکس این واژه را برای توصیف کارگران مزدبگیری بهکار برد که از وضع زندگی راضیکنندهای برخوردار نیستند، چرا که فعالیت زندگی آنها - بهعنوان عامل اجتماعی مولد - خالی از هرگونه کنش یا رضایت گروهی است و هیچگونه مالکیتی بر زندگی یا محصولاتشان ندارند.
از جمله ایرانیانی که به این موضوع اشاره کردهاند میتوان به غلامحسین ساعدی با نام مستعار گوهرمراد نمایشنامه نویس و فیلمنامهنویس معاصر اشاره کرد که در کتاب «عزاداران بیل» در داستانی کوتاه با نام «گاو» به نوعی از ازخودبیگانگی یا الیناسیون که به علّت فقر فرهنگی و اقتصادی در یک فرد روستایی از اهالی روستای بیل که یک روستای ساختگی در ذهن این نویسنده است در فردی به نام مشدی حسن رخ میدهد. به گونهای که او با مرگ گاو خود طی یک صدمه? روحی وخیم حس میکند که او گاو خود است.
1- منظور از آیات آفاقی و آیات انفسی چیست؟
2- از منظر قرآن شناخت اجتماعی با کدام ابزار به دست می آید ؟
3- شناخت اجتماعی قرآن با استفاده از وحی و مراتب مختلف عقل بشری از چه توانایی برخوردار است؟
4- در تصویری که قرآن از جامعه انسانی ترسیم می کند کدام ویژگی ها را می توان دید؟
5- از منظر قرآن انسان (فرد) چه تاثیری بر جامعه می تواند داشته باشد؟
6- اسارت انسان در نظام ظالمانه را به عنوان یکی از ویژگی های جامعه انسانی از نظر قرآن توضیح دهید؟
7- جامعه توحیدی بر چه اساسی بر محور حقیقت شکل می گیرد؟
8- منظور از سنت های الهی چیست ؟
9- سنت ظهوروسقوط امت ها را توضیح دهید؟
10- منظور از سنت امتحان و ابتلا چیست؟
11- سنت ارسال رسل را به عنوان یکی از سنت های الهی توضیح دهید؟
دبیر مربوطه پوریونس
نمونه سوالات درس دوازدهم
1- جامعه شناسانی که معتقدند همه جوامع انسانی شبیه به یکدیگرند برای عقیده خود چگونه استدلال می کنند؟
2- نگاه تک خطی به تاریخ را توضیح دهید؟
3- جوامع مکانیکی و جوامع ارگانیکی از چه ویژگی هایی برخوردار هستند آنها را توضیح دهید؟
4- چگونگی تحولات فرهنگ ها و تمدن ها را براساس دیدگاه عرضی جهان های اجتماعی توضیح دهید؟
5- نمونه هایی از فرهنگ ها و تمدن های متفاوتی که در عرض یکدیگر قرار دارند را مثال بزنید .
6- جهان های اجتماعی براساس نوع فرهنگ و اعتقادات به چند دسته تقسیم می شوند آنها را نام ببرید؟
7- منظور از فرهنگ سکولار چیست؟
8- فرهنگ معنوی چگونه به جهان هستی نگاه می کند؟ توضیح دهید؟
9- غرب بعد از رنسانس دارای چه هویتی است ؟
10- جامعه مقدس و معنوی به چند شکل تقسیم بندی می شود؟
11- فرهنگ اساطیری را توضیح دهید؟
12- جهان های اجتماعی بشر بر اساس صادق یا کاذب بودن را تقسیم بندی کنید؟
دوستان ترنجی عزیز ،پاسخ به سوالات را در برگه ای نوشته و در جلسه بعدی به منظور پاسخ و رفع اشکال در کلاس مطرح خواهد شد
سپاس از توجه شما
معلم جامعه شناسی
درس دهم - ترم دوم-
1- تنوع جهان های اجتماعی را توضیح دهید؟
2- دلیل تفاوت همکاری اعضاء و اجرای جهان اجتماعی با موجودات دیگر چیست؟
3- چه عواملی سبب پیدایش جهان های مختلف می گردد؟
4- رابطه جهان اجتماعی را با انسان های آگاه و فعال را توضیح دهید؟
5- آیا هر نوع تغییری که در زتدگی اجتماعی رخ دهد از نوع تغییر جهان اجتماعی است ؟ استدلال نمایید .
6- تفاوت هایی که مربوط به لایه های سطحی و پایین جهان اجتماعی باشد از چه نوع تفاوت هایی است؟
7- لایه های سطحی و لایه های عمیق جهان اجتماعی را با یکدیگر مقایسه کنید؟
8- چرا زبان ها و نژادهای مختلف را نمی توان جزء بنیادین و اصلی جهان اسلام دانست؟
9- عمیق ترین لایه های اعتقادی جهان اسلام کدام است؟
10- توحید و یکتاپرستی چه تاثیری در انسان ، ارزش ها و هنجارها ایجاد کرد؟
11- مفاهیم و معانی بنیادین جهان اسلام چگونه با مفاهیم و معانی قبل از جهان اسلام مبارزه کرد؟
از آن جهت که این وبلاگ علاوه بر اهداف شخصی به منظور اهداف آموزشی برای دانش آموزان رشته انسانی دبیرستان ترنج آماده سازی نموده ام، براین مبنا از دانش آموزان عزیز بازدید کننده تقاضا دارم به سوالات طرح شده پاسخ دهند...
با تشکر
پوریونس دبیر جامعه شناسی در شهرستان بابل
استاد محمد مجتهد شبستری:
ایمان من چیزی بود که در کف دستام بود و محکم به آن چسبیده بودم تا از کفام نرود.
اما در لحظهای دستانام باز شد و اکنون چیزی در آن نیست. اما دستانام همچنان به نشانهی طلب گشوده است
و ایمان برای من در «طلب دائمی» معنا میشود.
پدر جامعه شناسی ایران
غلامحسین صدیقی بنیانگذار و پدر رشته جامعه شناسی در ایران است.
غلامحسین صدیقی در آذرماه1284 در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد. پدر او حسین صدیقی ملقب به اعتضاد دفتر از اهالی ناحیه نور مازندران بود. صدیقی تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در مدارس جدید آن زمان، اقدسیه، آلیانس فرانسه و دارالفنون، به پایان رسانید و در شهریور ماه 1308 درجمع محصّلین دوره دوّم، که وزارت معارف برای اکمال تحصیل به اروپا فرستاد، به فرانسه رفت و ...
...دورههای دانشسرای مقدماتی و دانشسرای عالی و نیز دوره لیسانس و دکترا را در دانشگاه پاریس به پایان برد و در اسفند 1316 از رساله دکترای خویش با عنوان " جنبشهای دینی در قرون دوم و سوم هجری " دفاع کرد و بی درنگ به ایران بازگشت.
در اوایل سال 1317 جامعه شناسی را درایران بنیان نهاد و واژه جامعه شناسی را برای این رشته برگزید. تدریس جامعه شناسی را با یک درس در سال 1319 در دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی آغاز کرد و آنرا در اوایل دهه 1350 به درخت تنومند دانشکده علوم اجتماعی و تعاون دانشگاه تهران، باگروه های آموزشی و بخش های پژوهشی متعدّد، گسترش داد. صدیقی جامعه شناسی نظری را که با تاریخ فلسفه پیوند دارد، خوب می دانست و تاریخ فلسفه هم درس می داد.
مهمترین خدمت علمی و فرهنگی دکتر صدیقی تأسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در دانشگاه تهران در سال 1327 بود که در سال 1351 به دانشکده علوم اجتماعی تبدیل شد. دکتر صدیقی پس از آزادی از زندان به پیشنهاد و حمایت دکتر اقبال رییس دانشگاه تهران و حمایت و اصرار دکتر احسان نراقی مسوولیت تاسیس موسسه مطالعات اجتماعی را پذیرفت.
وی از بنیانگذاران کنگره هزاره ابوعلی سینا بود و هنگامی که کنگره در اردیبهشتماه 1333ش در همدان تشکیل شد، در زندان لشکر 2 زرهی تهران به سر میبرد. پروفسور لوئی ماسنیون با اجازه شاه در زندان از وی دیدار می کند. وی در پاسخ به لویی ماسینیون به مناسبت دعوت او از دکتر صدیقی برای تدریس در دانشگاه پاریس گفتند " ایران وطن من است و من به ایرانی بودن خود افتخار می کنم، حتی اگر این امر به بهای جان من تمام شود، چون من هر چه دارم از این آب و خاک است."
وی در سال 1352 به افتخار بازنشستگی نایل گردید ولی با عنوان استاد ممتاز تا 1358 همچنان به تدریس در دانشکدهی علوم اجتماعی ادامه میداد. وی را پدر علم جامعه شناسی در ایران دانسته اند.
دکتر غلامعباس توسلی در رابطه با ایشان می گوید:
دکتر صدیقی به عنوان یک جامعه شناس ایرانی هم در ایران و هم در سطح بین المللی مطرح بود و همین باعث شده بود که ایشان در جامعه شناسی از اقتدار ویژهای برخوردار باشد و در این اقتدار هیچ کس شک و تردیدی نداشت و همه استادان و دانشجویان اتوریته ایشان را پذیرفته بودند و حتی کسانی چون دکتر مهدوی و دکتر فردید هم در جلسات انجمن علوم اجتماعی شرکت میکردند. آن زمان هنوز کلمه "جامعه شناسی" به وجود نیامده بود و دکتر مهدوی و دیگران از کلمه "علم الاجتماع" استفاده میکردند و این دکتر صدیقی بود که کلمه «جامعه شناسی»را در زبان فارسی به عنوان معادل "Sociology" وضع کرد.
جنبه و وجه تأسیس ایشان از خود کلمه "جامعه شناسی" شروع میشد و شرایط مثل زمان کنونی نبود که این همه مترجم وجود داشته باشد و این میزان کتاب ترجمه شود. بعدها هم که عصرهای یکشنبه در اتاق دکتر صدیقی در جلسات انجمن علوم اجتماعی شرکت میکردیم حدود 200 لغت وضع کردیم که در این جلسات هم دکتر صدیقی نقش ویژهای داشت. به عنوان مثال ایشان به جای کلمه "Social Institution" برای اولین بار کلمه "نهاد اجتماعی" را پیشنهاد کرد که جا افتاد و بین فعالان این حوزه جای بسیار خوبی هم پیدا کرد و بعداً هم "نهادگرایی" به عنوان یک رشته درآمد.
عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
روزگار غریبی است نازنین...
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد... شاملو
آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
همچون گلوگاه پرنده ای
هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماند
سالیان بسیاری نمی بایست
دریافتی را
که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است ... شاملو
به پرواز
شک کرده بودم
به هنگامی که شانه هایم
از توان سنگین بال
خمیده بود... شاملو
کلمات ،همیشه این قدرت راندارندکه آدم های خیلی خوشحال
یا خیلی غمناک را ارضا کنند، زیرا آخرین بیــــانِ
خوشحالیِ زیاد و غم ِ زیاد
"سکـــــوت" است.....
آنتوان چخوف