زبان خردمند در پس دل اوست ، و دل نادان پس زبان او . [ و این از معنیهاى شگفت و شریف است و مقصود امام ( ع ) این است که : خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رأى زند ، و نادان را آنچه بر زبان آید و گفته‏اى که بدان دهان گشاید ، بر اندیشیدن و رأى درست را بیرون کشیدن سبقت گیرد . پس چنان است که گویى زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :23
کل بازدید :16072
تعداد کل یاداشته ها : 26
03/12/25
2:31 ص


سکوت


یکی از نکات عملی معنوی زیستن سکوت است. من معتقد هستم که فقط و فقط در سکوت است که انسان هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ احساسی و هم به لحاظ نیازها و خواسته ها به روشنی می‎رسد. ما در سخن گفتن غبار ایجاد می‎کنیم و در این غبار شکایت می‎کنیم که چرا نمی‎بینیم؟ چرا نیازهای خودمان را روشن و واضح تشخیص نمی‎دهیم؟ چرا از اعتقادات خود بی خبر می‎مانیم؟  به نظر من سخن گفتن فقط و فقط باید به قدر ضرورت و به وقت ضرورت باشد.

 بودائیان سه نوع سکوت را برای انسان به لحاظ نظری -عملی قائلند:


فاز اول سکوت: 

1) نخست آنکه مطلقاً در هنگام غذا خوردن نباید حرف زد.

2) حدود یک دوازدهم (دوساعت) در شبانه روز را بایستی در سکوت مطلق به سر برد.

3) هر هفته هم نیز بایستی یک شبانه روز مطلقاً حرف نزد.

4) تا زمانی که کسی از شما سوال نکرد و یا تا کسی احتیاج واضح نداشت، لزومی به سخن گفتن نیست.


فاز دوم سکوت: 

این نوع سکوت ذهنی یا فکری است. ممکن است من سخنی نگویم اما در ذهنم نیز نباید چیزی وجود داشته باشد.


فاز سوم سکوت:

یک سکوت نوع سومی نیز وجود دارد که سکوت عاطفی است که انسان فراتر از غم و شادی برود. دیگر غم برایش وجود نداشته باشد و شادی نیز برایش وجود نداشته باشد. عشق، نفرت، کینه و تمام آن چیزهایی که از لحاظ عاطفی درون آدم را آشفته می‎کند و سکوت درونی آدم را نیز می گیرند، نباید وجود داشته باشند.


  مصطفی ملکیان

 


94/11/30::: 8:40 ص
نظر()